تدوین مقدماتی | درس بیست و دوم: مشتقات تداومی
در درس گذشته با دو نوع رویکرد عمومی به تدوین آشنا شدیم، تدوین تداومی و غیر تداومی، در این درس با مشتقات این دو دسته بندی بیشتر آشنا می شویم.
مشتقات و زیرمجموعههای تدوین تداومی:
«روی تامپسون» در کتاب «الفبای تدوین» پنج نوع از تدوین را بر میشمارد که عبارتاند از:
· تدوین بر مبنای حرکت: همان طور که از اسمش پیداست تدوین فیلم بر مبنای حرکت موجود در صحنه است. در این نوع تدوین شما باید استمرار را در صحنه بر مبنای حرکت شخصیتها یا سوژهها حفظ کنید. برای همین این شیوه مونتاژ را تدوین حرکت و یا تدوین استمرار نیز مینامند. در این شیوه مونتاژ اولین نما، شخص را در حال انجام کاری نشان میدهد و این نما به نمای دوم برش زده میشود که انجام همان کار را در کادر دیگری ادامه میدهد. زمان دستنخورده و بی مکث باقی میماند و حرکتها به نظر پیوسته و آرام میآیند. این نوع از تدوین تقریباً غالبترین روش انتقال نما در تدوین تداومی است. به این عمل یعنی برش روی حرکت برش آنامورفیک هم میگویند.برای اینکه این برش به خوبی اجرا شود و بتواند در موثرترین حالت خود در خدمت روایت فیلم قرار بگیرد شرایطی باید فراهم شود که تامپسون آنها را در مجموعهای ۶ گانه (قانون ۶) شامل اطلاعات، انگیزه، ترکیببندی، زاویه دوربین، استمرار و صدا آورده است که در بخش عملیات تدوین به تفصیل درباره هر کدام صحبت خواهیم کرد.
ادامه مطلب ...
تدوین مقدماتی | درس بیست و یکم: آشنایی با تدوین تداومی و تدوین غیرتداومی
موضوع این درس معرفی سبکها و انواع مختلف تدوین و رویکردهای مرتبط با آن در میان آرای صاحب نظران حوزه تدوین است.
هرچند کاری که تلاش داریم در این درس انجام دهیم بیشباهت به گنجاندن بحر در کوزه نیست، اما از حجم بسیار بالای مطالبی که در این حوزه وجود دارد ما صرفاً آنچه باعث تسلط کاربردیِ بیشتر شما در حوزه تدوین میشود، را ارائه خواهیم کرد و به عمق بیشتری نخواهیم رفت. با این اوصاف این درس حکم تختهای را دارد که با آن روی اقیانوسی از مفاهیم و تفاسیر و دستهبندیها موجسواری خواهیم کرد، نه تختهای که از روی آن به اعماق نظریهها شیرجه بزنیم، امیدواریم در این موج سواری مغلوب امواج سهمگین مباحث نظری نشوید.
با این مقدمه میتوان گفت عمومیترین دستهبندی در مورد تدوین، دستهبندی بر اساس تداومی و غیر تداومی بودن تدوین است.
تدوین مقدماتی | درس بیستم: انواع انتقالات تصویری ۳
در آخرین بخش از مطالب مرتبط با انتقالات تصویری به سراغ انواع رایج انتقالات درونی می رویم.
انتقالات درونی
همان طور که اشاره شد به نوعی دو دسته عمده از انتقالات تصویری داریم، آنهایی که بیرون از کادر دوربین و در مرحله پس تولید اضافه میشوند (که ما بهشان گفتیم انتقالات بیرونی) و آنهایی که در داخل کادر دوربین و در مرحله تولید خلق میشوند (انتقالات درونی).
گفتیم که بعد از گذار از دوره استودیو و ظهور و جلب توجهات موج و نو و بعد تر از آن تفکرات پسا مدرن، تا حد زیادی انتقالات تصویری به غیر از برش مستقیم از مد افتاد، اما میتوان اینگونه گفت که هرگز به طور کامل منسوخ نشد و به شکل رشد یافته تر دیگری تحول یافت، کارگردانهایی، شروع کردند به خلق انتقالات بصری داخل کادری!
همان طور که متوجه شدهاید این انتقالات بصری بین دو نما طوری اتفاق میافتاد که انتهای یک پلان حرکتی رخ میدهد که زمینه برای انتقال نرم به نمای بعدی را فراهم کند، اما تدوینگر پای میز تدوینش تنها با برش ساده دو نما را به هم متصل میکند اما اصل حرکت و گرافیک داخلی نما باعث انتقالی متفاوت از برش ساده دو نمای معمولی به یکدیگر میشود.
تدوین مقدماتی | درس نوزدهم: انواع انتقالات تصویری ۲
در ادامه معرفی انواع انتقالات تصویری، در این درس سایر انتقالات تصویری از نوع بیرونی را با هم مرور می کنیم.
۳- پی داد و پیمات[fade]
این روش تا حدی مانند روش درآمیزی است با این تفاوت که به جای یکی از نماها، یک رنگ یکدست کل صفحه را میپوشاند که غالباً سیاه، در موارد معدودی سفید و به ندرت رنگهای دیگر است. یعنی یک نما به تدریج محو میشود و همزمان سیاهی نمایان میشود یا بالعکس. بسته به اینکه سیاهی قبل یا بعد از نما باشد محو شدن تعریف میشود، اگر از سیاهی کمکم وارد نمای بعدی شویم به این حالت پیداد[۲] میگویند و به عکس اگر یک نمای تصویری کمکم به رنگ سیاه یا سفید محو شود به آن پیمات[۳]می گویند، حالت دیگری هم وجود دارد، ابتدا از سیاهی به نما و سپس به سیاهی برویم و مجدداً بلافاصله از سیاهی تدریجاً به نمای دیگری برویم، یعنی پشت سر هم کردن یک پیداد و یک پیمات.
تدوین مقدماتی | درس هجدهم: انواع انتقالات تصویری ۱
گفتیم نما در تعریف تدوینی فاصلهی بین دو برش است، اما تعویض دو نما لزوماً از طریق برش اتفاق نمیافتد. در اینجا مهمترین و معنادارترین روشهای انتقال تصویری از یک نما به نمای دیگر را باهم به اختصار مرور خواهیم کرد.
توجه به استفاده به جا از انواع انتقالات تصویری یکی از مهمترین و اساسیترین پایههای آموزش تدوین است. در واقع یکی از واضحترین جاهایی که میتوان مشت یک تدوینگر ناشی را باز کرد، استفاده بیربط او از انتقالات تصویری است، همواره انتقالات تصویری نا به جا دستِ نرمافزار بازهایی که سعی کردهاند خود را تدوینگر جا بزنند، رو کرده است.
میتوان در یک دستهبندی عمومی دو نوع انتقال تصویری را بر شمرد:
تدوین مقدماتی | درس هفدهم: انواع صحنه و فصل
در ادامه دروس تدوین در این درس به بررسی واحدهای ساختار فیلم، یعنی صحنه و فصل میپردازیم.
اگر درس های گذشته را پی گرفته باشید تا اینجا انواع نما را از دو منظر تدوین و تصویربرداری بررسی کردیم و در ادامهی مبحث آشنایی با واحدهای ساختاری فیلم انواع صحنه و فصل را معرفی می کنیم.
صحنه:
از اتصال چند نما صحنه به وجود میآید که حاصل فرآیند تدوین بوده و از دیدگاه تدوین تداومی (تدوین بر مبنای پیشبرد داستان ضمن حفظ پیوستگی زمان و مکان) دو عنصر مهم دارد:
«وحدت» و «عدم تغییر زمان و مکان»
یعنی نماهای مختلفِ مربوط به اتاق الف مادامی یک صحنه محسوب میشود که زمان، تغییرِ محسوسی نداشته باشد و همچنین ما از محدودهی اتاق خارج نشویم. با این توضیح نماهای یک اتاق در روز و شب دو صحنه مجزا را شکل میدهند، همین طور تصاویر مربوط به حیاط نسبت به اتاق، صحنه ای جداگانه را شکل خواهد داد
تدوین مقدماتی | درس شانزدهم: انواع برش تدوینی ۴
برش پرشی Jump cut
وجه تسمیه این برش، به خوبی معرف ماهیت آن است، به این دلیل به این برش، پرشی گفتهاند که در اثر این نوع برش، احساسی به مخاطب دست میدهد که گویی زمان به جلو پرش داشته است. گویی چیزی ناگهان و به اشتباه حذف شده است، درست مثل وقتی که فیلم را کمی جلو میزنیم.
اگر در انتقال بین دو نما در حس تداوم تماشاگر اختلال ایجاد شود، برش محسوس و پرشی به نظر خواهد رسید. مهمترین عامل، در ایجاد این اختلال، احساسِ خطا، در تداومِ حرکت است.
چند دلیل عمده برای بروز این مشکل شناسایی شده است، مثلا جابهجایی زیادِ نقطهی تمرکزِ مخاطب روی سطح پرده، تغییر اندک! زاویه یا ابعاد کادر دوربین و همچنین تغییر غیرموجه در میزانسن نما (از هر نظر، نور، بازیگری، صدا، دکور)
نماهای انتقالی Transitional shots
این نوع نماها به خودی خود جزئی از رویداد اصلی صحنه نیستند اما جهت اتصال دو صحنه مجزا به کار میروند و ممکن است ابتدا، انتها یا بین دو صحنه بیایند، این نماها که به نوعی از انواع نماهای برون برشی هستند، در واقع نوعی راهنماییِ بصری برای اعلام رو به پایان بودن صحنهی قبلی و آماده کردن مخاطب برای دیدن صحنهی بعدی هستند،
ادامه مطلب ...تدوین مقدماتی | درس چهاردهم: انواع برش تدوینی ۲
میانبرش یا درونبرش Intercut
به طور کلی میانبرش برشی است که تماشاگر را به دیدن جزئیات بیشتری از صحنهای که در حال نمایش است میبرد، معمولا این برش از نمایی دور به نمایی نزدیکتر در جریان یک صحنه با حفظ پیوستگی و تداوم حرکت زده میشود.
به طور مثال ما در نمایی دور و تمام قد دو نفر که با هم دست میدهند را میبینیم، که با زدن برش درونی یا میانبرش به نمایی نزدیک از دستها که تسلط یک طرف را در فشردن دست دیگری نشان میدهد متوجه جزئیات بیشتری از روابط دو طرف میشویم. تفاوت این برش با برش پرشی در حفظ اهمیت رویداد در نمای قبل و تکمیل یا تاکید روی جزئیات آن است، همچنین این نما الزاما نباید کوتاه باشد و میتوان بعد از میانبرش زدن نمای جدید را برای مدتی طولانی متناسب با کاربرد مورد نیاز نمایش داد.
تدوین مقدماتی | درس سیزدهم: انواع برش تدوینی ۱
ای برون برش Cutaway
به زبان ساده نمای برون بُرش، ما را به بیرون از محدوده بصری-روایی صحنه جاری میبرد[۲]، معمولا برون برشها این ویژگی کلی را دارند که طول کوتاهی داشته و پس از اتمام آنها به جریان اصلی فیلم یا موقعیتی که قبلاً در آن بودیم باز میگردیم و غالباً منظور از به کاربردن این نما افزایش یا پیشبرد وجوه نمایشی روایت و یا تدوین یک رویداد موازی همزمان اما در دو موقعیت فیزیکی مجزا است. که هم در فیلمهای مستند و هم فیلمهای داستانی کاربرد دارد.
اما در صورتی که بعد از برش، بازگشت به نمای اصلی یا قبلی طولانی شود دیگر با نمای برون برش مواجه نیستیم. بلکه یک نمای مستقل خواهیم داشت.
به هر رو برون برشها معمولا دو حالت عمده و چندین کاربرد دارند.