کلاکت-clacket

فیلم و سینما

کلاکت-clacket

فیلم و سینما

استنلی کوبریک

۱۰ کارگردان برتر تاریخ سینما را بشناسید + تصاویر
استنلی کوبریک

استنلی کوبریک یکی از جذاب‌ترین شخصیت‌هایی است که روی کره زمین پا گذاشته که سند آن در فیلم‌های ماندگارش نهفته است. هیچ کارگردانی به اندازه او نمی‌دانست که نتیجه نهایی کارش چه خواهد بود و از هر جنبه فیلمسازی مانند قلم مویی برای خلق یک تابلو نقاشی بی‌نقص استفاده می‌کرد. هنر یک استاد کارگردانی این است که حتی اگر ندانید کارگردان یک فیلم کیست تنها با تماشای آن کارگردانش را بشناسید و این همان چیزی است که در مورد کوبریک صدق می‌کند. او در خانواده‌ای یهودی به دنیا آمده بود، اما به سمت باور‌های ضد‌دینی کشیده شد، اما این موضوع مانع از آن نشد که ادبیات بزرگ مذهبی را مطالعه نکرده و شیفته مفاهیم بزرگ جهان هستی نشود.

 

 

از سنین نوجوانی بود که کوبریک به سمت عکاسی رفته و رفته رفته هنر خود و نگاهش به جزییات را بهبود بخشید که بعد‌ها در فیلمسازی به کارش آمد. اولین فیلمی که او را به شهرت رساند «کشتار» (The Killing) بود که با شاهکار‌های دیگری در دهه ۶۰ مانند «اسپارتاکوس» (Spartacus)، «دکتر استرینجلاو» (Dr. Strangelove) و «۲۰۰۱: یک اودیسه فضایی» (۲۰۰۱: A Space Odyssey) دنبال شد. با این فیلم‌ها، کوبریک نشان داد که او نه یک کارگردان بزرگ در میان دیگر فیلمسازان مشهور بلکه یک نابغه واقعی است که هنر و خلاقیت را به مرحله بالاتری برده است.

جالبترین موضوع در مورد توانمندی‌های کوبریک رویکرد متنوع او در فیلمسازی و در ژانر‌های مختلف بود. او تاریک‌ترین جنبه‌های بشریت را در فیلم‌های جنگی مانند «راه‌های افتخار» (Paths of Glory) و «غلاف تمام فلزی» (Full Metal Jacket) به تصویر کشید، تاریخ را با «اسپارتاکوس» و «بری لیندون» (Barry Lyndon) بازگو کرد، با «دکتر استرینجلاو» ما را خنداند، با «درخشش» (The Shining) همه را در وحشت فرو برد، در «پرتقال کوکی» (A Clockwork Orange) باعث شد که اصول اخلاقی مبهم انسانی را به چالش بکشیم و با «۲۰۰۱: یک اودیسه فضایی» ما را به تجربه یک زندگی کامل برد.

استنلی کوبریک (به انگلیسیStanley Kubrick) (زادهٔ ۲۶ ژوئیهٔ ۱۹۲۸ – درگذشته ۷ مارس ۱۹۹۹) یکی از کارگردانان و تهیه‌کنندگان بزرگ سینمای هالیوود بود. بیشتر فیلم‌های کوبریک، اقتباس‌های ادبی هستند. فیلم‌های کوبریک معمولاً جنجالی و همین‌طور مورد ستایش منتقدان واقع شده‌اند. کوبریک به دقیق بودن و به نمایش درآوردن همه جزئیات دقیق در فیلم‌هایش معروف بود. به همین دلیل روش او در فیلمسازی کند و طولانی بوده، تا آنجا که گاهی میان دو فیلم او سال‌ها وقفه می‌افتاده‌است. او در طول ۴۸ سال کارگردانی، تنها ۱۳ فیلم بلند ساخت. سبک‌های گوناگون فیلم‌هایش و یگانه بودنش، چه در روش فیلمسازی و چه از نظر شخصیتی، او را مشهور ساخته‌است. استنلی کوبریک یکی از اندک کارگردانان کمال‌گرا در تاریخ سینما به‌شمار می‌آید. او از اندک کارگردان‌هایی بود که همواره در انتخاب فیلمنامه ریسک می‌کرد. او فیلم‌های خود را در ژانرهای گوناگونی می‌ساخت.

نوجوانی و جوانی

عکسی از کوبریک که خودش در آینه گرفته است، در دورانی که برای مجلهٔ لوک کار می‌کرد.

استنلی کوبریک در سال ۱۹۲۸ در منهتن نیویورک به دنیا آمد. او اولین فرزند از خانوادهٔ چهار نفره ژاک کوبریک و همسرش گرترود بود. خواهرش باربارا در سال ۱۹۳۴ به دنیا آمد. اجداد کوبریک از مهاجران یهودی ساکن اتریش بودند. پدر او، ژاک، پزشک بود و آن‌ها در موقع تولد استنلی در آپارتمانی در خیابان کلینتون ۲۱۶۰ در برانکس زندگی می‌کردند. پدرش در دوازده سالگی شطرنج را به او آموخت که در سراسر زندگی‌اش به عنوان یک علاقه ماندگار شد. در سیزده سالگی، پدرش به عنوان هدیه تولد یک دوربین گارفلکس به او داد که توجه استنلی جوان را به عکاسی سوق داد. در نوجوانی به موسیقی جاز علاقه پیدا کرد و مدت کمی هم به عنوان یک نوازندهٔ درام مشغول بود.

در دوران دبیرستان، کوبریک با دوربین هدیه پدرش، به‌طور جدی به عکاسی پرداخت و به زودی به عنوان عکاس رسمی مدرسه شناخته شد. بعد از فارغ‌التحصیلی، عکس‌های خود را برای مجلهٔ نیویورکی لوک فرستاد. پس از مدتی به بازی حرفه‌ای شطرنج روی آورد و در همین حال فروش عکس به مجلهٔ لوک را نیز ادامه می‌داد، او در سال ۱۹۴۶ به عنوان یکی از خبرنگاران تمام‌وقت مجله شناخته شد. در شش سال فعالیت کوبریک در مجلهٔ لوک او عکس‌های بسیاری از مناظر و وقایع در آمریکا گرفت. او در این سال‌ها با «توبا متز» ازدواج کرد و به دهکدهٔ گرنویچ واقع در نیویورک نقل مکان کرد. او با دیدن فیلم‌های سینمایی در نیویورک، تحت تأثیر کارگردانی قرار گرفت.

دوران فیلم‌سازی

در سال ۱۹۵۱ «الکس سینگر» دوست کوبریک او را تشویق کرد که یک فیلم کوتاه برای شرکت March of Time بسازد. کوبریک موافقت کرد و با هزینهٔ شخصی فیلم روز نبرد را ساخت. اگرچه پخش‌کننده در همان سال کارش را تعطیل کرد، اما کوبریک توانست فیلم را به قیمت ۱۰۰ دلار به شرکت «آر.ک. او» (به انگلیسیRKO) بفروشد. کوبریک کار در مجله لوک را رها کرد و دومین فیلم کوتاهش را با نام کشیش پرنده در همان سال و با سرمایه‌گذاری RKO ساخت. سومین فیلمش «دریانوردان» اولین فیلم رنگی او به مدت ۳۰ دقیقه، تبلیغی برای «اتحادیهٔ جهانی ملوانان» بود. این فیلم‌ها همراه با چند فیلم کوتاه دیگر که اکنون باقی نمانده‌اند، تنها آثار او در گونه سینمای مستند بودند. او همچنین دستیار کارگردان یکی از قسمت‌های برنامه تلویزیونی اتوبوس همگانی دربارهٔ زندگی آبراهام لینکلن بود.

هراس و هوس در سال ۱۹۵۳ اولین فیلم داستانی کوبریک بود. هراس و هوس، داستان گروهی سرباز بود که در جنگی خیالی پشت خطوط دشمن گیر افتاده بودند. در پایان آن‌ها درمی‌یافتند که تصویر دشمنان در واقع همان تصویر خودشان است (بازیگران دو نقش یکی بودند). کوبریک و همسرش توبا متز تنها عوامل فیلم بودند و داستان را دوست کوبریک «هوارد ساکلر» نوشته بود که بعدها نویسندهٔ موفقی شد. فیلم با برخورد خوبی مواجه شد اما توفیق تجاری نیافت. بعدها وقتی کوبریک کارگردان مهمی شد آن را اثر یک تازه‌کار که باعث خجالت او است نامید و نگذاشت که در هیچ‌جا به عنوان آثار قبلی او نمایش داده شود. بعدها به شکل غیررسمی به صورت DVD منتشر شد.

زندگی مشترک او با «توبا» دوست دوران مدرسه‌اش هم‌زمان با ساخت هراس و هوس پایان یافت. او با «روت سوبوتکا» رقصندهٔ اتریشی در سال ۱۹۵۴ ازدواج کرد. او باید در فیلم بعدی کوبریک با نام بوسهٔ قاتل (۱۹۵۵) هنرنمایی می‌کرد. بوسهٔ قاتل، همانند هراس و هوس فیلمی کوتاه با زمانی کم‌تر از یک ساعت بود؛ و همانند آن با توفیق تجاری و انتقادی کمی مواجه شد. فیلم داستان مشت‌زن سنگین‌وزنی است که در پایان دوران حرفه‌ای خود درگیر یک جنایت می‌شود. این دو فیلم با سرمایه خانوادگی خود کوبریک تهیه شدند.

اولین فیلم حرفه‌ای

آلکس سینگر، کوبریک را به تهیه‌کنندهٔ جوانی به نام «جیمز بی. هریس» معرفی کرد و آن دو برای تمام عمر دوست هم باقی‌ماندند. شرکت مشترک آن دو هریس-کوبریک، تهیه‌کنندهٔ سه فیلم بعدی او بود. آن دو حقوق کتاب شکست کامل (به انگلیسیClean Break) نوشتهٔ «لیونل وایت» را خریدند، کوبریک و «جیم تامپسون» آن را به داستانی دربارهٔ سرقت از یک مسابقه که پایان وحشتناکی دارد تبدیل کردند. «استرلینگ هیدن» در این فیلم بازی کرد.

کشتن اولین فیلم کوبریک با بازیگران و دست‌اندرکاران حرفه‌ای بود. فیلم به‌خوبی از روش داستان‌گویی غیرخطی استفاده کرده بود که در دههٔ ۵۰ نامتداول بود و اگرچه توفیق تجاری نیافت ولی با تحسین منتقدان مواجه شد. تحسین زیاد از فیلم توجه استودیوی «مترو گلدوین مایر» را جلب کرد و به او پیشنهاد ساخت دو فیلم‌نامه که در اختیار آن‌ها بود داده شد. کوبریک داستان «رازهای آشکار» نوشتهٔ نویسندهٔ آلمانی «اشتفان تسوایگ» را انتخاب کرد. اما آن‌ها پیش از ساخت به توافق نرسیدند.

جوایز

  • ۱۹۸۸ - نامزد اسکار فیلم‌نامهٔ اقتباسی برای فیلم غلاف تمام فلزی به همراه مایکل هر و گوستاو هاسفورد
  • ۱۹۷۶ - نامزد اسکار کارگردانی برای فیلم بری لیندون
  • ۱۹۷۶ - نامزد اسکار بهترین فیلم برای فیلم بری لیندون
  • ۱۹۷۶ - نامزد اسکار بهترین فیلم‌نامهٔ اقتباسی برای فیلم بری لیندون
  • ۱۹۷۲ - نامزد اسکار کارگردانی برای فیلم پرتقال کوکی
  • ۱۹۷۲ - نامزد اسکار بهترین فیلم برای فیلم پرتقال کوکی
  • ۱۹۷۲ - نامزد اسکار فیلم‌نامه اقتباسی برای فیلم پرتقال کوکی
  • ۱۹۶۹ - برنده اسکار جلوه‌های ویژه برای فیلم ۲۰۰۱: ادیسه فضایی
  • ۱۹۶۹ - نامزد اسکار کارگردانی برای فیلم ۲۰۰۱: ادیسه فضایی
  • ۱۹۶۹ - نامزد اسکار فیلم‌نامه اقتباسی برای فیلم ۲۰۰۱: ادیسه فضایی به همراه آرتور سی کلارک.
  • ۱۹۶۵ - نامزد اسکار کارگردانی برای فیلم دکتر استرنجلاو
  • ۱۹۶۵ - نامزد اسکار بهترین فیلم برای فیلم دکتر استرنجلاو
  • ۱۹۶۵ - نامزد اسکار فیلم‌نامهٔ اقتباسی برای فیلم دکتر استرنجلاو به همراه پیتر جرج و تری ساوترن

فیلم‌شناسی


فیلمکارگردانتهیه‌کنندهنویسندهتوضیحات
۱۹۵۱روز نبردآریآریفیلم کوتاه
کشیش پرندهآریآریفیلم کوتاه
۱۹۵۳هراس و هوسآریآری
دریانوردانآریآریمستند کوتاه
۱۹۵۵بوسهٔ قاتلآریآریآری
۱۹۵۶کشتنآریآریآری
۱۹۵۷راه‌های افتخارآریآری
۱۹۶۰اسپارتاکوسآری
۱۹۶۲لولیتاآریآریآری
۱۹۶۴دکتر استرنجلاوآریآریآری
۱۹۶۸۲۰۰۱: ادیسهٔ فضاییآریآریآری
۱۹۷۱پرتقال کوکیآریآریآری
۱۹۷۵بری لیندونآریآریآری
۱۹۸۰درخششآریآری
۱۹۸۷غلاف تمام‌فلزیآریآریآری
۱۹۹۹چشمان کاملاً بستهآریآریآری




  شاید این مطالب برای شما جالب  باشد.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد