تدوین مقدماتی | درس دوازدهم: نماهای ساختاری و تدوینی
در راستای معرفی انواع نماهای تدوینی، در این درس به معرفی سه نما از نماهای ساختاری و تدوینی که در درس گذشته به آنها اشاره شد میپردازیم: نمای معرف، نمای باز-معرف و نمای مادر.
۱- نمای معرف یا نمای آغازین
این عنوان به نمایی اطلاق میشود که شروع کنندهی صحنه است و وظیفه معرفی زمان، جغرافیا، بازیگران و حال و هوای صحنه (بعضی یا همه اینها) را بر عهده دارد، غالبا نمایی عینی است تا ذهنی و معمولا این نما در سینمای کلاسیک یک نمای دور یا خیلی دور و با زاویه رو به پایین است. همچنین در موارد بسیاری از وسیلههای حرکتی مانند جرثقیل و هلیکوپتر و پایههای متحرکِ دیپر جهت تصویربرداری آن استفاده میشود، تا همه جای صحنه، دکور، جغرافیا و محتوای آن به نحو موثری نمایش داده شود.
این نما به ویژه در محیطهایی که قرار است در آنها کنشی صورت پذیرد برای درک موقعیت مکانی بازیگران و سایر اجزای صحنه نسبت به یکدیگر توسط مخاطب بسیار سودمند است.
از آنجایی که خیلی وقتها این نما به یک نمای بسیار دور از صحنه و موقعیت جغرافیایی خلاصه میشود، بعضی کم کم یاد گرفتهاند به نماهای بسیار دور هم فارغ از اینکه کارکرد معرفی دارند یا نه نمای معرف بگویند.
۲- نمای باز معرف
پس از ورود به فیلم با نمای معرف و سپس شروع کنش و واکنشهای صحنه، به منظور نمایش تغییرات و ماحصل رویدادهای صحنه و همچنین تاکید بر گذر زمان این نما با همان ویژگیهای نمای معرف مجددا نمایش داده میشود. تا صحنه برای تعویض یا تغییر خط کنش آماده شود، یا اطلاعات جدیدی که در خلال دیدن نماهای میانی فیلم روی کلیت صحنه رخ داده و ما آن را ندیدهایم مجددا ببینیم یا صرفا جهت ایجاد تنوع تصویری و افزایش و حفظ طراوتِ ضرباهنگ صحنه میتوان این نما را نمایش داد. یکی از رایجترین کاربردهای این نما در صحنههای درگیری و زد و خورد است تا از این طریق بر میزان خرابیها تاکید شود، در فصل آغازین فیلم نجات سرجوخه رایان استادانه از انواع نماهای این درس استفاده شده است.
تصویر ۱- نجات سرجوخه رایان-استیون اسپیلبرگ ۲۰۰۴
۳- نمای مادر یا اصلی
در مواقعی که رویداد صحنه و میزانسن نسبتا پیچیدهای از تعدد بازیگران و جابه جاییها و… داشته باشیم، یکی از بهترین روشها به منظور جلوگیری از سردرگمی تماشاگر و تداوم حس جهت یابی او استفاده از نمای مادر یا نمای اصلی است که معمولاً از جنس نماهای دور (Long shot) بوده و دیدی باز نسبت به کلیت صحنه به ما میدهد، یکی از بهترین انواع این نما را در پوشش مسابقات ورزشی شاهد هستیم، مثلا در ورزش فوتبال دوربینی که با ارتفاعی مشخص در میانه زمین رویداد بازی را به تصویر می کشد و میتواند قسمت عمدهای از زمین بازی را در یک قاب پوشش دهد دوربینِ مادر نام دارد. دوربینی که شاید بیش از نیمی از بازی از زاویه آن روایت می شود، به روشنی دریافته اید که هرگاه نیازمند درک کلیت جریان بازی باشید این نما استفاده میشود و هرگاه در قسمتی از زمین، رویداد جزئی تری مثل دریبل یا برخورد دو بازیکن رخ دهد دوربینهای دیگر به ما میان برشهایی نمایش میدهند که جزئیات رویداد به خوبی در آنها مشخص است، اما از طریق آ نها نمیتوان فهمید این اتفاق در کجای زمین رخ داده است.
تصویر ۲- نمای مادر که جریان کلی بازی و رویدادهای کلان (جایگیری بازیکنان و فاصله توپ و دروازه) را پوشش میدهد.
تصویر ۳- نمایی میانی که کنش های خرد و جزئیات را نمایش میدهد
علاوه بر مسابقات تلویزیونی و ورزشی، این نما در گفتگوهایی که بازیگران زیادی دارند نیز بسیار رایج است و پس از چند بار رد و بدل شدن گفتگو، بازگشت به نمای اصلی که همه بازیگران را پوشش دهد، موجب جلوگیری از سردرگمی مخاطب خواهد بود، البته این نما صرفا محدود به میزانسن های پیچیده نیست، و در مواردی که نمایش رویدادی در کل موقعیت فیزیکی صحنه مدنظر باشد نیز به کار میرود.
مثلا وقتی شخصیت فیلم مستند یک تعمیرکار خودرو باشد و در حال ذکر خاطراتش از یک سوی تعمیرگاه به سوی دیگر برود، استفاده از نمای مادری که کل تعمیرگاه را نشان میدهد و میان برش به نماهای نزدیک به صورت او در مواقع خاص بسیار بهتر است از تعقیب کردن او توسط دوربین و به تبع آن سرگیجه مخاطب از حرکتهای بی اندازه دوربین، تازه اگر در آن شلوغی و به هم ریختگی بتوان سوژه را به نحو موثری دنبال کرد و مزاحم روند طبیعی کارش نشد. تفاوت این نما با نمای معرف یا باز-معرف در این است که نماهای معرف صرفاً پس از پایان یک نقطه عطف در جریان صحنه و به منظور تاکید بر باقی مانده یا تحولات صحنه به کار میروند، در حالیکه نمای مادر فارغ از نقاط عطف رویداد و یا اینکه صحنه دچار تغییری اساسی شده باشد به منظور حفظ احساس جهت یابی تماشاگر با فواصل زمانی مشخصی تکرار میشود.
مطالب مرتیط: