بدون شک هیچ کارگردان دیگری به اندازه آکیرا کوروساوا بر سینمای مدرن تاثیرگذار نبوده است. از شیوه گرفتن سکانسهای اکشن تا داستانهایی در مورد گروهی از افراد که به هم میپیوندند تا به عقب راندن یک دشمن شیطانی، کوروساوا زبان را برای همه تغییر داد به نحوی که دیگران از آن پیروی کنند. اما بیشتر از آن، کوروساوا در کشور خودش نیز استاد فیلمسازی بود. او فیلمسازی را در اوایل دهه ۴۰ آغاز کرد، اما تا پس از پایان جنگ جهانی دوم نتوانست قدرت فیلمسازیاش را به رخ بکشد. فیلمهای او در این دوره نه تنها از لحاظ تکنیکی بهتر شدند بلکه هر کدام الگوی مشابهی را دنبال میکرد.
بسیاری از فیلمهای او در فرهنگ ژاپنی رخ میدهند و فرهنگ سامورایی به طور ویژه به نماد کاری او تبدیل شد. با این وجود هر یک از فیلمهای کوروساوا را میتوان پلی بین ژاپن باستان و ژاپن مدرن دانست. پس از پایان جنگ و تسلط آمریکاییها بر ژاپن، آنها تغییرات نظامی، سیاسی و اقتصادی گستردهای را در ژاپن آغاز کردند. بهترین فیلمهای کوروساوا در همین دوره زمانی ساخته شده و تمهای مداوم شورش علیه جامعه سنتی ژاپن در فیلمهای او نتیجه تغییرات مداوم موجود در کشورش بود. بدون شک او بزرگترین استراتژیست بصری در تاریخ سینماست که سبک فیلمسازیاش به ابزاری ریشهای در صنعت ساخت فیلم و داستانپردازی تبدیل شد. کوروساوا به خوبی میدانست که چه چیز را باید در برابر دوربینش قرار داده و چگونه از آن برای بزرگتر کردن داستانش استفاده کند.
آکیرا کوروساوا (به ژاپنی: 黒澤 明؛ ۲۳ مارس ۱۹۱۰ – ۶ سپتامبر ۱۹۹۸) کارگردان، نویسنده و تهیهکننده ژاپنی بود. وی یکی از تأثیرگذارترین و مهمترین فیلمسازان تاریخ سینما شناخته میشود. او در طول زندگی حرفهای ۵۷ سالهاش، ۳۰ فیلم ساخت.
کوروساوا در سال ۱۹۳۶ وارد صنعت فیلمسازی ژاپن شد. بعد از سالها کار به عنوان دستیار کارگردان و فیلمنامهنویس در طول جنگ جهانی دوم اولین فیلم اکشن محبوب خود را با نام سانشیرو سوگاتا ساخت. بعد از پایان جنگ فیلم فرشته مست را ساخت که مورد تحسین منتقدان قرار گرفت، در این فیلم کوروساوا از ۱۰ بازیگر ناشناخته استفاده کرد. توشیرو میفونه که در این فیلم به عنوان نقش اصلی بازی کرد از کوروساوا به عنوان یکی از مهمترین فیلمسازان جوان ژاپن یاد کرد. این دو مرد در آینده در ۱۵ فیلم دیگر با هم همکاری کردند.
کوروساوا در هفدهسالگی خانه پدر را ترک گفت و به دنبال حرفهٔ نقاشی رفت. او در توکیو در محله تفریحات «شبانه»، با برادر بزرگترش هیگو همخانه شد. این برادر با عالم هنر محشور بود و زندگی بیقیدی داشت. در کنار او آکیرا با سینما و ادبیات و هنرهای نمایشی ژاپن آشنا شد.
هیگو در سالنهای سینما «راوی» شده بود. در زمان سینمای صامت، یک «راوی» کنار اکران فیلم، رو به تماشاگران میایستاد، ماجراها و گفتارهای فیلم را برای تماشاگران تعریف میکرد، تا آنها راحتتر داستان فیلم را دنبال کنند. با رشد فنی سینما و رواج فیلمهای ناطق، این حرفه به خطر افتاد، و راویان سینماها بیکار شدند. هیگو از درد و غصه خودکشی کرد.
زمانی که کوروساوا به سن جوانی رسید، سه برادر او به کام مرگ فرورفته بودند. پس از مرگ هیگو، کوروساوا نقاشی را رها کرد، به استودیوهای تولید فیلم رفت و تقاضای کار کرد. او را به عنوان دستیار کاجیرو یاماموتو، از فیلمسازان صاحبنام روزگار، به کار گرفتند.
کوروساوا فراوان مطالعه میکرد و ذوق ادبی داشت. او با نیرو و تلاشی خستگیناپذیر به نوشتن فیلمنامه پرداخت و تا سال ۱۹۴۳ برای حدود ۵۰ فیلم سناریو نوشت.
کوروساوا رضایت تهیهکنندگان را جلب کرد و در سال ۱۹۴۳ موفق شد اولین فیلم خود را به نام «داستان جودو» کارگردانی کند. این فیلم او را به عنوان کارگردانی بااستعداد در سینمای ژاپن مطرح کرد. پس از جنگ و اشغال کشور توسط نیروهای آمریکایی، صنعت سینمای ژاپن دگرگون شد، اما کوروساوا توانست به کار خود ادامه دهد.
تا پیش از راشومون (۱۹۵۱) کوروساوا یازده فیلم سینمایی کارگردانی کرده بود، اما با این فیلم بود که نگاهها را در سراسر جهان خیره کرد. این فیلم تحولی بود بنیادین نه فقط در کار کوروساوا، برای سینمای ژاپن که تا آن زمان در غرب چندان شناخته شده نبود. نمایش این فیلم در جشنواره سینمایی ونیز بیتردید رویدادی تعیینکننده بود. فیلم جایزه «شیر طلایی» فستیوال را برنده شد.
با راشومون تماشاگران غربی از کمال فنی و قدرت بیان فیلمی از ژاپن شگفتزده شدند. بسیاری از سینمادوستان برای نخستین بار دریافتند که در ژاپن صنعت سینمایی توانا و مجهز وجود دارد که اینک بزرگترین چهره آن آکیرا کوروساوا است.
راشومون یک داستان قدیمی را با فرم روایتی پیچیده و چندلایه روایت میکند، بدون آن که لحظهای به پراکندگی دچار شود. چفت و بست فیلم محکم، صحنههای آن همبسته و ترکیب نهایی آن بینهایت منسجم است. فیلم با زبانی کاملاً تصویری، از چند دیدگاه و زوایای گوناگون دربارهٔ یک قتل بیرحمانه گزارش میدهد.
پس از پخش جهانی «راشومون»، سینمادوستان نه فقط در ژاپن، در سراسر جهان، برای نمایش هر فیلم کوروساوا انتظار میکشیدند.
بازی ویدئویی نی او نیز براساس فیلمنامهای ناتمام از این کارگردان ساخته شدهاست.